کد خبر: 4257768
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۹

مهدویت در مکتب سردار حاج قاسم سلیمانی

یک پژوهشگر حوزه مهدویت در همدان به بررسی مهدویت در مکتب سردار حاج قاسم سلیمانی پرداخت‌.

حجت‌الاسلام سید محمد فاضلیان، دانش پژوه سطح 4 مهدویتمکتب شهید سلیمانی مانند هر مکتب دیگری دارای ساحت بینشی، نگرشی، گرایشی، منشی، کنشی و روشی است که اگر بخواهیم با ادبیات روز از آن یاد کنیم، مکتبی است که دانش و ارزش یا هست‌ها و بایدها و به بیان دیگر جهان بینی و ایدئولوژی را توأمان دارد. سردار شهید سلیمانی به گونه‌ای زیست و به جایگاهی دست یافت که به مکتب تبدیل شد. اگر بخواهیم به این مکتب دست یابیم باید زیست اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی سردار را مورد مطالعه قرار دهیم. در این مکتب سجاده و سنگر، شمشیر و جهاد در هم تنیده‌اند. 

عقیده به مهدویت و ظهور منجی به عنوان نجات دهنده عالم بشریت باور و اعتقادی است که بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت پدید آمده و همه مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند هر چند عده‌ای اندک به انکار و تردید آن پرداخته باشند. آنچه بنیان‌های اعتقاد به ولایت و امامت مهدوی را پی‌ریزی می‌کند و در واقع از منابع و عناصر اصلی فرهنگ مهدوی به شمار می‌آید، مجموعه آیات، روایات، توقیعات و ادعیه مهدوی است. 

بشر امروزه از مشکلات فراوان روحی و روانی، افسردگی، انواع سختی‌ها و ناملایمات رنج می‌برد که تنها منجی بشریت، مردی از سلاله پاک پیامبر(ص) و علی(ع) است که مشکلات بشر را برطرف می‌سازد و زندگی آرام وخوب و مطمئنی برای انسان‌ها فراهم می‌سازد. عشق و اردات حاج قاسم سلیمانی برگرفته از عشق به قرآن کریم و برخاسته از ایمان کامل او بود. از موضوعات قطعی و یقینی قرآن پیروزی حق بر باطل و نجات مظلومان و مستضعفان با ظهور منجی است.

خبرنگار ایکنا از همدان به منظور بررسی مهدویت در اندیشه و مکتب حاج قاسم سلیمانی، با حجت‌الاسلام سید محمد فاضلیان، دانش پژوه سطح 4 مهدویت گفت‌وگویی کرده است که مشروح آن را در زیر می‌خوانیم:

ایکنا _ مولفه‌های انتظار در مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی را بیان کنید.

از باورهای اساسی و بالنده و زیبای جهان اسلام، اعتقاد به ظهور مصلحی بزرگ از جانب خالق هستی است. مصلحی که تلاش‌های شبانه روزی دیگر مصلحان و مشعل داران هدایت را به ثمر برساند و انسان را که گرفتار کج روی‌ها و دل خوشی‌های زودگذر و فریبنده شده است و در هاله‌ای از اضطراب و حیرت به سر می‌برد، نجات بخشد. به راستی انتظار وجود چنین نجات بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و مردم را از یأس که بزرگترین مشکل روانی قرن معاصر است رها می‌سازد.

امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع) فرمود «شما به فرج و گشایش الهی امیدوار باشید و از کمک‌های خداوند نومید نگردید؛ همانا برترین اعمال در نزد خالق یکتا، انتظار فرج است». امام محمد باقر(ع) نیز می فرمایند «بدانید همانا کسی که انتظار فرج و ظهور قائم آل محمد(عج) را داشته باشد، برای او پاداش روزه‌دار و نمازگزار خواهد بود و هر کس توفیق درک فیض ظهورش را پیدا کند و او را همراهی نماید و دشمنان ما را به قتل برساند، برای او پاداش بیست شهید خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب قائم ما به شهادت برسد به او ثواب بیست و پنج شهید داده می شود.»

پس اندیشه انتظار و انتظارکشیدن به مفهوم سازنده و پویایی آن از اهمیت بالایی برخورداراست که مقایسه آن با دیگر اعمال دشوار خواهد بود و همین امر پیروان امامان معصوم (ع) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند. آن مرد ربانی و معنوی با دیدگاهی که به اهل بیت(ع) دارد طبیعی است که در راه مکتبشان جان فشانی کند و دنیا را به سوی آنان بخواند.

بنابراین یقین به ظهور منجی نجات بخش و تشکیل حکومت عدل جهانی و رسیدن به آزادی‌های فطری و اتصال به منابع قدرت مادی و غیرمادی از جمله اموری است که آرامش و توان می‌بخشد و انسان را در برابر مشکلات و سختی‌ها و گرفتاری‌ها مقاوم می‌سازد و از هضم شدن در فرهنگ بیگانگان باز می‌دارد.

ایکنا _ فرهنگ مهدویت در مکتب حاج قاسم سلیمانی را چگونه توصیف می‌کنید؟ 

یقین به ظهور منجی با امید، تلاش، آمادگی، پاک شدن و پاک زیستن برای جهانی پاک و عاری از ظلم و فساد، آمادگی برای برپایی عدالت جهانی همراه است. کسی که به ظهور منجی اعتقاد دارد از راه راست منحرف نمی‌شود و زندگی‌اش بر مبنای زندگی ائمه اطهار(ع) است و خودسازی و تقوای الهی زمینه ساز ظهور منجی می‌شود.

فرج وجود مبارک امام عصر(عج) از بزرگ‌ترین آرزوهای پیروان مکتب اهل بیت(ع) است که سبب امید به آینده و حرکت و پویایی در جامعه اسلامی است. آنان که به حقیقت انتظار دست یافته‌اند، منتظران واقعی‌اند که چشم دل به صبح دیدار امام عصرشان (عج) دوخته‌اند و در مسیر آماده سازی ظهورش در تلاش و تکاپویند؛ اما در میان تمامی منتظران، انتظار فرهیختگان منتظر از امتیازهایی ویژه برخوردار است. اینان منتظرند تا با ظهور آن حضرت خویش را در اختیار امام و اهداف الهی او بگذارند تا تحول عظیم مهدوی به دست آنها اجرا شود.

چنین کسانی در علم و عمل به امام خویش اقتدا می‌کنند و هر لحظه اندیشه‌های علمی و انگیزه‌های عملی شان رادر روندی تکاملی به سوی آمادگی تام برای عصر ظهور تعالی می‌بخشند، به گونه‌ای که روش و منش همگی به سمت قسط و عدل از یکسو و روح بی‌نیازی از سوی دیگر و تکامل علم و عقل از سوی سوم باشد.

مهدویت، بیانگر دیدگاه شیعه درباره جهان آینده و آینده جهان و آرمان نهایی این مکتب است؛ آرمانی که با ظهور امام مهدی(عج)، تحقق می‌یابد؛ اما انتظار، بیانگر رویکرد نظری و عملی شیعیان در دوران غیبت، تا رسیدن به آرمان مهدویت است و لازمه این رویکرد خاص، در پیش گرفتن سبک خاصی از زندگی است که به نوعی خالصه و عصاره همه ویژگی‌های مثبت مطرح شده در آموزه‌های اسلامی است.

ایکنا _ بر این اساس فرهنگ انتظار چگونه توصیف می‌شود؟ 

فرهنگ انتظار، دقیقا استمرار خط ولایت و امامت، در دوران غیبت و عامل اتصال شیعه به امامشان، در دوران غیبت است و با توجه به آموزه‌های دینی مردم باید به همه تعالیم اسلامی عمل کنند؛ تا منتظران واقعی باشند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، این است که ما به عنوان منتظر، در دوران غیبت، وظیفه داریم به تعالیم دین به طور کامل عمل کنیم؛ تا آن موعودی که منتظرش هستیم، بیاید. اما علاوه بر این وظایف، به عنوان شیعه منتظر در دوران غیبت، باید به این باور رسیده باشیم که امام مهدی (عج) ، باوجود غیبت ظاهری، امام، حی و حاضر و ناظر و شاهد بر اعمال ماست و آن حضرت تکالیفی از ما می‌خواهد که باید به آنها عمل کنیم.

امام به عنوان حجت الهی، معیار و شاخص است و ما وظایفی نسبت به آن حضرت بر عهده داریم؛ آن چه موجب احساس وظیفه در زمان غیبت می‌شود، نه از باب منجی بودن امام عصر(عج)، بلکه از باب حجت بودن ایشان است؛ با این تفاوت که بقیه حجت‌های الهی، معمولا ًدر جامعه خودشان حاضر بودند؛ اما این امام، این ویژگی را دارد که غایب است و با وجود غیبتش، مردم موظف به اطاعتش شده‌اند و معیار سنجش عملکرد افراد در دوران غیبت نیز اطاعت از امام است؛ یعنی مردم در دوران غیبت، با وجود غیبت ظاهری امام، باید حرمت امامشان را پاس بدارند و مطیع او باشند.

در آموزه‌های دین اسلام تأکید شده که دین، چیزی جز حب و بغض، یعنی دوست داشتن و دشمن داشتن برای خدا نیست و این نوع حب و بغض، محور همه چیز است و همه چیز،بر محور ولایت ولایت اهل بیت(ع) است. مرحله بعد، رفتارها و کنش‌های ماست؛ یعنی آن باورها و حب و بغض‌ها، در رفتار عینی ما، خودش را نشان می‌دهد؛ زیرا «الحب فرع المعرفه علاقه‌مندی، نتیجه شناخت است». 

هر چه شخصی را بیشتر بشناسید، ارادت و علاقه نسبت به او بیشتر می‌شود؛ پس، اول دل سپردگی ایجاد می‌شود و بعد سرسپردگی. به بیان دیگر دل سپردگی مقدمه سرسپردگی است. معنای حجت نیز همین است؛ یعنی هر امامی، شاخص و حجت عصر خودش است. امام زمان ما نیز، شاخص و معیار زمان ماست و ما با آن حجت، سنجیده می‌شویم. بنابراین، ما به عنوان منتظر، اگر بتوانیم به خوبی امام را بشناسیم و رضایت او را کسب کنیم، می‌توانیم بگوییم که سبک زندگی مان منتظرانه و همراه با اعتقاد مهدوی است.

ایکنا _ نقش اصلاح گرایی در فرهنگ مهدویت حاج قاسم چگونه بود؟

آن که باور دارد که هیچ تلاشی برای اصلاح امور در غیبت ولی خدا ثمربخش نیست، هرگز برای مبارزه با طاغوتیان و مقاومت در برابر دشواری‌ها انگیزه‌ای نخواهد داشت؛ اما آنان که دل به انتظار راستین سپرده و قلبی مملو از امید به ظهور امامشان دارند و می‌دانند که دیر یا زود صالحان، حاکمان زمین خواهند بود و حق به صاحبانش باز می‌گردد و با محو ستم و بیداد امر جامعه اصلاح و سامان می‌پذیرد، برای رسیدن به چنین جامعه‌ای خویشتن را اصلاح خواهند کرد و در اصلاح جامعه خود نیز می‌کوشند، تا زمینه ایجاد و تشکیل آن دولت کریمه را فراهم آورند.

بر همین اساس آن که منظر راستین مصلح جهانی است، هم صالح است و هم مصلح. چنین کسی با اقتدا به دعای موالی خویش از خدای سبحان چنین می‌خواهد «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَاتبها الاسلام و اهله و تذِلُ بها النِّفَاقَ وَ اهله و تَجْعَلُنَا فِیهَا من الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ و الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ خدایا به سوى تو مشتاقیم براى یافتن دولت کریمه‌اى که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانى، و نفاق و اهلش را به وسیله آن خوار سازى، و ما را در آن دولت از دعوت کنندگان به سوى طاعتت، و رهبران به سوى راهت قرار دهى».

این همان معنای بلندی است که امام معصوم (ع) بدان اشاره و در بیان وظیفه شیعیان در عصر غیبت می‌فرماید «علیکم بالدّعاء و انتظار الفرج». چرا که اگر دعا ناظر به جنبه فردی و خودسازی تنها باشد، انتظار فرج قطعاً ناظر به هر دو جنبه فردی و اجتماعی یا به سخن دیگر، خودسازی و دیگرسازی است.

کسی که منتظر اصلاح عمومی است باید خودش هم عمومی فکر کند و علاقه بدون مرز داشته باشد. حاج قاسم به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت، تا رئیس جمهور روسیه برسد، وقت اذان شده بود. حاجی هم بلند شده و اذان و اقامه‌اش را گفته بود. صدایش در سالن پیچیده بود و بعد هم به نماز ایستاده بود. همه نگاهش می کردند. می‌گفت در طول عمرش همچنین لذتی از نماز نبرده بوده است. پایان نماز هم پیشانی‌اش را روی مهر گذاشته بود و به خدای خودش گفته بود، خدایا، این روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه می‌کشیدند اما اکنون من اینجا نماز می‌خوانم. 

شخصی که منتظر راستین حجت خداست، همواره در تلاش و تکاپوست تا فرهنگ ناب مهدوی از علم به عین آید و از گوش به آغوش، از این روست که هر متخصص فن آوری که در مکتب انتظار آموخته گردیده است، در ارائه صحیح تخصص متعهدانه، هیچ قصوری روا نمی‌دارد آن که به راستی امام خویش را موجود می داند و او را مظهر «و هو بکل شی علیم» (بقره / آیه 29 )، « هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ» ( اسراء / آیه 1) «وَ هُوَ علی کل شیءٍ قَدیر» ( سبأ/ آیه 47 ) می‌شناسد، همواره خویش را در محضر خلیفه الهی و امام معصوم خود می‎داند، همان‌گونه که حضور خدای والا را در مرتبه‌ای بالا تر ادراک می‌کند و آن‌گاه بر اساس آموزه‌های اساسی قرآن در محضر خدای سبحان و خلیفه او حیا پیشه می‌کند و از درون و برون، خود را در مشهد حق و امام خویش دیده، از زشتی‌ها و معاصی دوری می‌کند و چنین انتظاری موجب تنزیه روح او شده، قلبش را نورانی می‌سازد.

مجموعه آثار تحرک آفرین، امیدبخش و اصلاح گر انتظار راستین، منتظر صادق را بدان سوی رهنمون می‌شود که چون وقت ظهور ناپیداست، باید همواره واجد شرایط و لوازم ظهور مهدی موجود موعود(عج) باشد و همین آمادگی و پرهیز از تسویف و تأخیر، در اصلاح فرد یا جامعه، در بارور شدن فکر فردی و عقل جمعی سهم بسزایی خواهد داشت.

شناخت و اعتقاد مهدی یاوران، نسبت به امام خویش در ژرفنای وجودشان ریشه دوانیده و سراسر وجودشان را فراگرفته است. این شناختی فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است، معرفت به حق ولایت امام و جایگاه بلند او در نظام هستی یاوران مهدی رادمردانی هستند که با فرمانبری از امامشان به پرورگار خود تقرب می‌جویند. عقابانی تیزچنگ که در مقابل مولا یش نهایت خضوع و خشوع را دارند و فرامین ولا یی او را با جان و دل پذیرا می‌شوند و کوچک‌ترین چون و چرایی را در این امر روا نمی‌دانند. هماناکه با خاکساری تمام به زین مرکب امام و خاک زیر پای او تبرک می‌جویند و تمام هستی خویش را فدای او می‌سازند. او را در میان گیرند و جان‌های خویش را در جنگ‌ها محافظ او سازند و هر چه را که اراده کند، با جان و دل کفایت کنند. دلیرمردانی پرصلابت که ایمان و تقوا و یقین به خداوند بندبند وجودشان را در برگرفته است؛ همانان که به اوج توحید و معرفت الهی دست یافته‌اند و نهایت درجه ایمان و یقین قلوبشان را فراگرفته است.

دفاع شهید سلیمانی از ارزش‌ها دفاع و پاسداری او از ولایت فقیه و دفاع او از مصداق ولایت، امام خامنه‌ای برگرفته از مکتب امام خمینی(ره) و نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است مکتب سلیمانی را باید در این جایگاه دید، جایگاهی که چونان امام خمینی(ره) پای دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌ها می‌ایستد و سردار سلیمانی آماده بود جانش را هزاران بار فدای ولایت و جان ولی فقیه زمان خود کند. 

مکتب شهید سلیمانی نیز عرصه تحقق این شاخصه مهم است. این حقیقت را هم در سیره رفتاری و هم ساحت اندیشه‌ای او می‌توان دید. وی ضمن توصیه همه جریان‌های کشور به حفظ اصول انقلاب، تبعیت از ولایت فقیه را به عنوان اولین اصل می‌خواند و می‌نویسد «اول آنها، اعتقاد عملی به ولا یت فقیه است؛ یعنی اینکه نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلا می می خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن (این است که) اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد ... ، ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلا می با این همه شهید».

ایکنا _ مولفه‌های دیگر مهدویت در مکتب سلیمانی چیست؟

حق مداری یکی ديگر از مولفه‌های مهدویت در مکتب سلیمانی است. در نظام حقوقی اسلام هر یک از اعضای خانواده، به نوبه خود حقی دارد که محترم شمردن آن بر دیگر اعضا لازم است. حق مداری درخانواده به معنای شناخت حقوق اعضای خانواده و رعایت آن از سوی هر عضو نسبت به یکایک اعضای خانواده است. خانه و خانواده می‌تواند در سایه حق شناسی و حق محوری به مدینه فاضله‌ای تبدیل شود که حق و عدالت در سرتاسر آن حکم فرما باشد و یا می‌تواند بر اثر ظلم و حق کشی به کشوری کوچک تبدیل گردد که همواره درگیر جنگ های خانمان سوز داخلی است.

البته حق شناسی و حق محوری نتیجه بخش خواهد بود که بر محور عشق ورزی بین اعضای خانواده سامان پذیرد. آن‌گاه که در خانواده عشق و محبت بر قلب‌ها حاکم گردد، رعایت هر حقی نسبت به دیگر اعضا شیرین و لذت بخش خواهد شد. در غیر اینصورت اگر اعضای خانواده، فقط از نظر قانونی و حقوقی و نه از نظر محبتی و عاطفی، خود را ملزم به رعایت حقوق دیگر اعضا ببینند، هر نوع رعایت حق و انجام وظیفه و خدمتی را تلخ و ناگوار خواهد انگاشت و همواره به دنبال راه فرار خواهند گشت. بنابراین بر اساس عشق ورزی هر بینش و منشی که در خانواده حکم فرما گردد، اگر بر اساس محبت و عشق ورزی بین اعضای خانواده نباشد، سرانجام به فرار از حق نداری و ضایع سازی حقوق دیگر اعضای خانواده منتهی خواهد شد. اخلاق‌مداری نیز دیگر مولفه این مکتب است.

منتظران حقیقی ظهور امام زمان(عج)، همواره سعی می‌کنند بر اساس رضایت مولایشان حرکت می‌کنند و برای ظهور ایشان به ترویج مکارم اخلاقی و ارزش‌های الهی در وجود خود و جامعه جهانی می‌پردازند. بدین سان، انتظار موعود(عج) انتظاری سازنده، رشدآفرین و تزکیه بخش در عرصه فردی و اجتماعی و در نحوه سبک زندگی اسلامی است.

توسل به ولی الله الاعظم (عج) از بزرگترین وظایف عاشقانه‌ای است که هر عارف پاک باخته‌ای با آن آرامش می‌یابد و صبح و شامش را با آن قرین می‌سازد. توسل یعنی برای کسب فیض و نعمت بیشتر حق تعالی او را واسطه قراردادن و درخواست کمک از او برای حل مشکلات و به دست آوردن توقیفات بیشتر، زیرا او در این عصر واسطه فیض حق تعالی است.

انتهای پیام
captcha